شاهراه ۶۱

علایق من (موسیقی ، ادبیات ،فلسفه ،سینما و ...)

شاهراه ۶۱

علایق من (موسیقی ، ادبیات ،فلسفه ،سینما و ...)

پیش‌داوری، پایه و زمینه یهودی‌ستیزی است

نوشته: هوشنگ دودانی

یهودی‌ستیزی برگردان فارسی آنتی‌سمیتیسم است. آنتی‌سمیتیسم نگاه و رفتار دشمنانه و کینه‌جویانه در برابر یهودی‌هاست و نه در برابر دیگر قوم‌هایی که مانند یهودی‌ها از نژاد سامی هستند. چه خوب که برگردانندگان نخستین این واژه با پدیده اجتماعی و تاریخی یهودی‌ستیزی آشنا بوده‌اند و آن را به درستی به فارسی برگردانده‌اند. اگرچه پدیده یهودی‌ستیزی بسیار کهن است اما واژه آنتی‌سمیتیسم در دهه‌های پایانی سده نوزده میلادی برای نامیدن آن جا افتاده است.

تا نیمه‌های سده نوزده میلادی یهودی‌ستیزی بیشتر پشتوانه و جلوه‌ای دینی داشته است. پس از آن است که ماهیت و جلوه‌ای اجتماعی و اقتصادی و نیز نژادی می‌یابد و در گذار زمان بر جلوه‌های نژادی آن افزوده می‌گردد تا اینکه در زمان هیتلر به اوج ننگین یهودی‌سوزی‌های هولوکاست می‌انجامد. هولوکاست در روزگاران کهن به آدمسوزی‌های مذهبی گفته می‌شده است، اما پس از جنگ‌جهانی دوم نامی است برای کشتار یهودی‌ها در اردوگاه‌های نازی‌ها.

اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها در زمان جنگ جهانی دوم پنهان نگاه داشته شده و اگر هم خبری به بیرون از اردوگاه‌ها می‌رسیده در میان آوارهای جنگ نادیده گرفته می‌شده است. 61 سال پیش سربازان ارتش سرخ شوروی پنجاه‌هزار زندانی را از اردوگاه مرگ آوشویتس آزاد می‌کنند و پرده از واقعیتی هولناک و بی‌مانند در تاریخ نوین بشریت برداشته می‌شود که هولوکاست نام گرفته است. پس از آن، تا به امروز، پژوهشگران به چند و چون آن پرداختند و هر چه بیشتر از آن دانسته شد بر یگانگی و بی‌مانندی آن در تاریخ نوین بشریت بیشتر انگشت گذاشته شد. برای همین است که تاریخدانان و پژوهشگران بسیاری مقایسه آن را با پدیده‌های شوم دیگر درست نمی‌دانند و تاکید دارند که بشر در تاریخ نوینش هرگز تا آن حد اسیر کینه کور و دشمنی ددمنشانه نبوده است.

هولوکاست اما تنها یادآور جنایتی بی‌مانند و جنایتکاران کینه‌توزی نیست که از حس همنوع‌دوستی به دور افتاده و آن فاجعه بی‌مانند را پدید آوردند، اگرچه این هم هست.
هولوکاست اما تنها یادآور قربانیان بی‌شمار از میان یهودیان و دیگران هم نیست، اگرچه این هم هست.
در هولوکاست بایستی دلاوری، انساندوستی و نوعپروری زنان و مردانی را نیز دید که خطر می‌کردند و به یاری یهودیان می‌شتافتند و آن‌ها را از آسیب نازی‌ها به دور نگاه داشته یا پناه می‌داده‌اند. و بدینگونه بوده است که هیتلر نخست در گرمای جانبخش انساندوستی آنها شکست خورده است، پیش از شکست در جنگ و خودکشی در پناهگاه جنگی خود برای فرار از عدالت بشری. آنچنان که هیتلر می‌خواست قوم یهود نابود نشد و دین یهودیان نیز در قلب‌های یهودیان رسته از پیگرد یا زندان زنده ماند.

اما یهودی‌ستیزی هنوز هست، هم پوشیده و هم عریان آن، در همه جای جهان. و هر علتی که کارشناسان برای آن بیاورند یک چیز را نباید فراموش کرد. یهودیان چه در قوم و چه در مذهب پرشمار نیستند و بسیاری از انسان‌های کره خاکی ما خود تجربه و آزمونی بی‌واسطه از یهودیان ندارند. بسیاری از آنچه که به نگاه یا رفتار یهودی‌ستیزانه می‌انجامد پیش‌داوری‌های نادرست است که با داوری‌های درست و نادرست مذهبی، نژادی و سیاسی نیز آمیخته و با کینه ضد انسانی سیراب می‌شود. پیش‌داوری بدون شناخت، بدون تجربه مستقیم و بی‌واسطه. برای همین است که سفر حسین درخشان، یا همان هودر وبلاگستان فارسی، را به اسراییل به فال نیک می‌گیرم، و بی‌هیچ پیش‌داوری گزارش‌هایش را دنبال می‌کنم. سفر خوش جوان.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد