یادداشتی از محمد قائد
قشونى خلق را با نیزه راندند
ولى مردم به جاى خویش ماندند
رضاخان را به جاى خود نشاندند
به جاى گـُل، بر او آجر پراندند
نشاید کرد با افکار پیکار
بباید خواست از مخلوق زنهار
دریغ از راه دور و رنج بسیار
. . . .
وکیلان این تشرها چون شنیدند
ز جاى خویش از وحشت پریدند
به تنبانهایشان از ترس ریدند
نود رأى موافق آفریدند
بر این جمعیتِ مرعوبِ گـُـهکار
سلیمانبنمحسن شد علمدار
دریغ از راه دور و رنج بسیار
از ترجیعبند جمهورینامه، سرودۀ بهار و عشقی، فروردین 1303
یخ در آفتاب با چنان سرعتی آب نمیشود که ستونهای ظاهراً ستبر نظام مقدس در مدت زمانی چنین کوتاه به باد رفت. نسیم ِ آزادی با خاموششدن پنکه به قوطی برنگشت. باد شد و طوفان شد.
در ایران ِ قرن نوزدهم بسیاری یقین یافتند در اینگیلیس عقول قوم مینشینند نقشههایی برای ادارۀ جهان طی صد سال بعد میکشند و در دولابچهای سرّی میگذارند، و سیاسیون هر چند وقت یک بار سر وقت آن گنجه میروند و طبق دستور عمل میکنند.
جلسات سرّی در سراسر جهان بسیار بوده و هست اما در آن خرافات سیاسی دستکم دو نکته باورنکردنی به نظر میرسد. اول اینکه افرادی بتوانند تا زمانی چنان دور را پیشبینی کنند. حتی پیشبینی تحولات چند ماه آینده فوق قوۀ تصور بشر به نظر میرسد، تا چه رسد به دهها سال بعد.
دوم، که مخهایی چنان سترگ ناشناس بمانند. در عرصۀ شطرنج به کسی که قادر به پیشبینی دهپانزده حرکت باشد قهرمان جهان میگویند (در مقابل ِ چهل میلیون حرکت در برنامۀ کامپیوتر شطرنجباز).
درهرحال، در ایران اکنون یک سؤال بزرگ این است که بازی فعلی را چه کسانی طراحی کردهاند، سکان در دست چه محافلی است و این مخهای عظیم چرا ”نقاب ز رخ بر نمیکشند“. این سناریوی ناشیانه کجا به دست چه کسانی تهیه شد و بازیگران جلو صحنه جزو بازیگردانان پشت صحنه هم هستند؟
در این مورد که چند حرکت را پیشبینی کردهاند البته نمیتوان انتظار پوکر ِ روباز داشت اما از قمارباز ارقه که ورق از آستین در میآورد انتظار میرود در جمع و تفریق بتواند نمرۀ ناپلئونی بگیرد. ارقامی که بهعنوان نتیجۀ انتخابات بیرون دادند بیش از آنکه در مقولۀ ریاضیات بگنجد از نوع شیشـَکی بود ــــ آن هم دستساز نه مهندسیساز، اما کشیده و پرصدا و حاکی از اعتمادبهنفسی غیرعادی، مشخصاً به منظور تحقیر چند ده میلیون نفر.
در یادآوری ِ اعتقادات خرافی پدران ِ رندمان نمیتوان از پوزخند و حسرت خودداری کرد: آن جلسات فراماسونی عقلای توطئهگر ِ وطنخواه و دولابچهها و نقشههای صدساله در کپیکاری ِ تحت لیسانس ما تبدیل به شیشکیای شده است که انگار یک مدّاح بدصدا پشت ”اکو“ی ارزانقیمتی که دم میدان بهارستان اجاره میدهند اجرا کند.
آیا مدّاح فقط لب میزند در همان حال که نوار ِ شیشـَکی پخش میشود؟ اگر این طور باشد، نورافکن بر اشباح شیشـَکیساز هم خواهد افتاد؟
26 خرداد 88
*منبع:وب سایت محمد قائد
*اگرچه Rolling Stones ضبط آهنگ "یو کنت آویز گت وات یو وانت " را در مارچ 1968 انجام داد یعنی پیش از انتشار آلبوم Beggars Banquet ،ولی ضبط آلبوم Let It Bleed (بگذار جان بکند یا بگذار خونش بریزد )در اوایل فوریه 1969 آغاز و تا نوامبر 1969 طول کشید.بیشتر این آلبوم بدون حضور برایان جونز ضبط شده است -که چند ماه پیش از انتشار این آلبوم در 27 سالگی درگذشت- وی تنها در اجرای دو تراک حضور دارد ، نوازندگی اتو هارپ در You Got The Silver و پرکاشن در آهنگMidnight Rambler.میک تایلور هم که جایگزین جونز شد در اجرای دو آهنگ حضور دارد یعنی "Country Honk" و "Live With Me".میک جگر،کیت ریچارد،چارلی واتس (درامر)و بیل ویمن (باس) همچنان اعضای ثابتند.
*ضبط این آلبوم در زمانی انجام شد که گروه با برایان جونز به بن بست رسیده بود ،این آلبوم فضای تیره و تار سالهای پایانی دهه 1960 را در خود دارد،خزان تابستانهای عشق ،بیم و امید سادو مازوخیستی ،نارکو کالچر ،جنگ ویتنام ،فاجعه آخرزمان و مرگ روح یوتوپیایی دهه 1960....المانهای لحنی متضاد طعنه آمیز گونه ،هتاک ،دراگی و شل و ول و در عیم حال پرسروصدا و خشن در ترکیببندی آنارشیستی فضای آلبوم کمک شایانی کرده اند ، آلبوم البته نسبت به شاهکار سال 1968 رلینگ استونز یعنی Beggars Banquet دارای اتمسفر آمریکایی بیشتری است.
لت ایت بلید به خاطر کیفیتهای والای هنری اش به همراه سه آلبوم دیگر استونز یعنی Beggars Banquet/1968 ,Sticky Fingers/1971 و Exile On Main St./1972 از مطرح ترین آلبومهای موسیقی راک به شمار می آید ، این آلبوم در دسامبر 1969 ، در انگلستان رتبه 1 را از Abby Road (از گروه بیتلز) گرفت و در جدول بیلبورد(در آمریکا) به مقام سوم رسید.ضمن اینکه منتقدین استقبال بسیار خوبی از این آلبوم کردند.در 1998 طی یک رای گیری که کیو مگزین از خوانندگانش به عمل آورد ،"بگذار خونش بریزد" رتبه 69 را در میان 100 آلبوم انگلیسی بدست آورد در حالی که در رای گیری سال 2000 همان مجله رتبه 28 را کسب کرد.در سال 2001 شبکه VH1 ، لت ایت بلید را 24 مین آلبوم موسیقی راک معرفی کرد و بالاخره در رده بندی مجله رلینگ استون در فهرست 500 آلبوم برتر تمام دوران ها ،رتبه 32 به این آلبوم رسید، استیو ون زنت ، گیتاریست بروس اسپرینگستین ،ضمن این که خاطر نشان می کند این آلبوم سرآغاز دوران دوم کاری استونز است، آن را بهترین آلبوم تاریخ موسیقی می داند.به نظر من بعد از آلبوم حیرت انگیز Beggars Banquet ، لت ایت بلید بهترین آلبوم گروه و در زمره 20 آلبوم مطرح موسیقی راک است.
*بلوز راک موجود در Beggars Banquet(آلبوم قبلی گروه ) اینجا هم ادامه یافته با این تفاوت که در اینجا با اثری اندکی اندکی هارد راک تر روبروییم و البته با قلمروی سک سی شیطان صفتانه بیشتری و رگه های غلیظ موسیقی کانتری و فولک.گوش دادن به Let It Bleed از ضروریات است، 3 تا از بهترین ترانه های موسیقی راک در این آلبوم قرار دارند:
"Gimme Shelter" یا سرپناهم بده با نوای گیتار سو سو زنش و شعری آپوکالیپتیک،"Midnight Rambler" یا ولگرد نیمه شب که الگو و تابلو پارتی دراگ است که هارمونیکا آن را به پیش می برد و ترانه گیج گننده و بسیار خوب"You Can't Always Get What You Want" یا همیشه نمیتونی اون چیزیو که میخوای بدست بیاری که به نوعی به عنوان Hey Jude استونز مطرح است با ساختاری حماسی و با شکوه و ووکال گروه کر باخ لندن .
البته نباید از اولین آهنگ کیت ریچارد در مقام خواننده اصلی یعنی ترانه سرمست کننده (You Got The Silver)که میکل آنجلو آنتونیونی در فیلم زابریسکی پوینت (1970) از آن استفاده کرد و بازخوانی فوق العاده "Love In Vain" یا عشق بیهوده رابرت جانسون که در مقام قیاس بیشتر به ریشه های آکوستیک بلوز کلاسیک نزدیکتر است غافل شد ،لاو این وین غمی نوستالژیک ،شل و ول ، خونسرد و راحت دارد ،و ماندولنیش را هم جناب ری کودر می نوازد.
*طرح جلد این آلبوم تصویری است از یک مجسمه سوررئال که توسط رابرت براون جان طراحی شده است.این تصویر شامل صفحه ضبط شده آلبوم Let It Bleed است که بر روی یک گرامافون عتیقه قرار دارد که تکیه گاه آن یک سوزن گرامافون عوض کننده صفحه است،ضمن اینکه توده ای از اشیاء مختلف هم به چشم می خورند :یک لاستیک کوچک،یک پیتزا،یک صفحه ساعت ،یک کیک که یادآور سبک اندود کاری آرت دکوست ،و بالاخره خوداعضای گروه که به صورت مجسمه های کوچکی روی کیک قرار داردند.کیک توسط یک نویسنده گمنام کتابهای آشپزی به نام دلیا اسمیت طبخ شد.در ضمن در طرح داخلی آلبوم یک پیغام جالب درج شده است:"این آلبوم باید با صدای بلند پخش شود".برادران مایزلیس در 1969 مستندی کلاسیک به نام "سرپناهم بده "/Gimme Shelter ساختند که کنسرت جنجالی رولینگ استونز در آلتامونت را همراه با حواشی مرگبارش به تصویر می کشد ،چندتایی از ترانه های این آلبوم در این کنسرت اجرا شدند.همچنین مارتین اسکورسیزی در فیلم The Departed(از دست رفته)از ترانه "Gimme Shelter " در آغاز فیلم استفاده کرد.
* پایان مطلب:
بخشهایی از مصاحبه بلند جن اس ونر از مجله رلینگ استون (دسامبر 1995 ) با جناب میک جگر که به این آلبوم می پردازد :
....
-Let It Bleed چطور ؟همون موقع ضبط شده بود؟
-جگر:آره.اون هم همون زمان ضبط شد
-منظورتون چیه؟این دوتا رکورد قبلتر ضبط شده بودند.
-جگر:بعضی از اونها قبلتر ضبط شده بودند و بعدن دوباره آورده شدن.. . .
-میدنایت رمبلر،لاو این وین،یو کانت آلویز...،.این سه تا ترانه به نظر می رسه که از سیاه ترین آهنگهایی باشند که ضبط کردید.این آوازها خیلی مضطرب هستند و چشم اندازشون تیره و تاره.چرا از این دید دنیا رو دیدید؟ایده ها و موضوعاتی مثل تجاوز،جنگ ،جنایت و اعتیاد... ؟
-جگر:خوب ناهنجاری .دوران بسیار خشنی بود.جنگ ویتنام.خشونت رو صفحات تلویزیون ،غارتگری و سوختن.ویتنام اون جنگی نبود که ما به حس جنگ سنتی نسبت به اون داشته باشیم..چیزی درمورد ویتنام هست که اون رو از جنگ دوم جهانی متفاوت می کنه،حتی از جنگ کره و خلیج.واقعن جنگ کثیفی بود و مردم اونو نمی خواستن ،اعتراض می کردن و نمی خواستن بجنگن...چیزای استفاده می شد که قبلن هم بکار می رفتن ولی هیچکسی در مورد اونها چیزی نمی دونست،مثل ناپالم.
-شما می گید که جنگ ویتنام تاثیر خیلی شدیدی روی این آلبوم داشت؟
-جگر:این طور فکر می کنم.حتی وقتی هم که زمان محدودی رو د رآمریکا به سر می بردم تحت تاثیر قرار می گرفتم.همه اون تصاویری که از تلویزیون پخش می شد و علاوه بر اون اتفاقاتی که توی دانشگاهها می افتاد...شورشها
-کی میدنایت رمبلر رو نوشت؟
-جگر:این آهنگی بود که من و کیت واقعن با هم نوشتیم.برای تعطیلات تو ایتالیا بودیم.در شهر زیبای پوسیتانو یه چند شبی موندیم.خوب شاید بگید چرا اینقدر این آهنگ تیره و تار و سیاه اونم تو همچین جای قشنگی ساخته شده؟یه جای آفتابی.واقعن نمی دونم.ما هرچیو که اونجا بود نوشتیم با اون تغییرات و عوض شدنای گام..هرچی.همونطوری که من تو این کافه های کوچیک سازدهنی می زدم،کیت هم با گیتارش اونجا بود.
-"Gimmie Shelter" چطور؟
-جگر:این یه جور آهنگ آخر زمانی و آخر دنیاییه.واقعن آپوکالیپسه.همه آلبوم مثل اینه.
-ایده اینکه آهنگ لاو این وین رابرت جانسون رو دوباره اجرا کنین از کی بود؟
-جگر:نمی دونم.ما تنظیم رابرت جانسون رو کاملن تغییر دادیم.آکوردها ی اضافه روش گذاشتیم که تو نسخه جانسون نبود.بیشتر کانتریش می کرد و یه آواز عجیب و غریب دیگه شد چون که خیلی تیره و تار بود.رابرت جانسون یه ترانه سرای حیرت آوره ،آهنگهای اون بیشتر درباره عشق هستند،اما عشق های ویران کننده و محزون.
-و "You Can't Always Get What You Want"؟
-جگر:اون واقعن آهنگه خوبیه ،هرچند خودم دارم اینو می گم.
-چرا این آهنگ اینقدر محبوبه؟
-جگر:چونکه آواز و کر رو در امتداد هم داره.و مردم می تونن با این حرف شناسانده بشن که:هیشکی نمی تونه به اون چیزی برسه که اونا می خوان.ملودیش خیلی خوبه.تلاقی و تاثیر ارکستر همینطور که جک نیچه به این قضیه کمک کرد.همینطور اینکه این آهنگ همه جزئیات رو در خودش داشت .
-چیز دیگه ای هست که بگید در مورد لت ایت بلید؟
-جگر:فکر میکنم آلبوم خوبی بود.اونو جزو کارای مورد علاقم می زارم...
*پی نوشت جوکباکسی:
بدانلودید آلبوم Let It Bleed اثر Rolling Stones را:
فاجعه این است که نه تنها متوجه آن نیستیم بلکه به آن عادت کرده ایم ،روال طبیعی و روزمره زندگی ...بدتر آن که باید از پس هر انبساط خاطری دلهره وار منتظر فاجعه باشیم.این انبساط خاطر جز آزادی مشروط چیزی نیست...
آیا نباید اوضاع را اساسن تغییر داد؟آیا ما در گتو زندگی می کنیم یا جهان گتوی بزرگی است؟
شاید هم :"همه چیز بیهوده است ،چون دویدن به دنبال باد؟"(1)
*1-نقل از کتاب جامعه سلیمان